ده سنووسه کان (یه حیا ئه مینی کامیرانی)یحیی امینی کامیارانی

 بسم الله الرحمن الرحیم

به اطلاع بازدیدکنندگان عزیز می رسانم :

 

ناجوانمردانه ترور شدم

 
متأسفانه در ساعات قبل از آغاز اخذ رأی بصورت سازماندهی شده  با تکثیر شب نامه های

واهی و دور از حقیقت ( با دستگاه کپی احدی از دوستان یکی از کاندیداها ) و

توزیع آنها در سطح وسیع در تمام محلات کامیاران و توبره ریز و بصورت

خانه به خانه  توسط عده ای اجیر شده توسط  وی - که برای مردم وضع و حالش معلوم است -

، تخریب و ترور شخصیتی شدم . این عمل مذبوحانه باعث شد آرای

من بطور محسوس و وحشتناکی کاهش پیدا کند.

سر نخ هایی از عاملین این عمل بی شرمانه در دست است که توسط

مراجع قضایی و امنیتی در جهت احقاق حق و مجازات وی اقدام خواهم

نمود.

 

چهار سال می گذرد ... ولی

 

بی تردید خداوند مکر مکرکنندگان را به خود آنها باز خواهد گرداند.

 

یحیی امینی

نوشته شده در شنبه 25 خرداد 1398برچسب:,ساعت 21:12 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:,ساعت 16:27 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

اهداف و برنامه ها

سوابق تحصیلی و پژوهشی:

* فوق لیسانس حقوق بشرازدانشگاه شهید بهشتی ، لیسانس فلسفه غرب از دانشگاه تهران  

* شاعر و پژوهشگر.تحقیق در زمینه ادبیات کردی  وجمع آوری ضرب المثلهای کردی (مجموعه شعرکودکان وضرب المثلهای کردی آماده چاپ)

*همکاری با کرسی حقوق بشر،صلح و دموکراسی یونسکودانشگاه شهید بهشتی

فعال حقوق زنان و کودکان

*عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد"تضمین حقوق بشردردمکراسیهای فدرال)

سوابق کاری:

* کارمند دادگستری به مدت بیش از 12 سال و مدرس دانشگاه به مدت 5 سال

* مدیرشعب دادگستری، مدیراجرا وکارشناس امورقضایی وحقوقی دادگستری

* مدیردفترکل دادگستری ومسئول شوراهای حل اختلاف به مدت 4 سال

* مسئول انجمن ادبی بابا مردوخ به مدت 3 سال

* مسئول برگزاری شبهای شعر کردی وحضور در مراسمهای فرهنگی.

* مدرس آموزش زبان کردی در چندین دوره با همکاری اداره ارشاد.

 

ادامه  برنامه ها در پایین بخوانید

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
شماره رمز 12

ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:,ساعت 15:52 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

هرچه بود به عشق شهرم بود و مردمانش

 

پارسال (91 شمسی ) - وقتی بدون هیچ دعوتی، بصورت خودش ، تصمیم گرفتم به عشق شهرم کامیاران ، در مرحله دوم انتخابات مجلس ، از برادروهمشهریم کاک سالار مرادی حمایت کنم - را بیاد دارم . آن روز از شادترین روزهای عمرم بود . بیاد دارم اولین لحظه که وارد مسجد جامع شهرم – کامیاران- شدم  چه استقبال باشکوهی توسط همشهریانم از این حقیر شد و با شعارهایی از جمله درود بر شرفت امینی و همشهری واقعی امینی و بژی کامیاران ، مرا همراهی کردند . چه زیبا بود آن شب که آرا  را قرائت می کردند دوستان عزیزم در ستاد کاک سالار دنبال بنده آمدن و با شعارهای شور انگیز مرا به داخل ستاد مرکزی آن عزیز همراهی و غرق بوسه کردند . در فرودگاه ورمهنگ نیز ابراز احساسات همشهریان و سر دادن شعارهای زیبا در زمان سخنرانیم مرا به وجد آورد براستی آن روزها و آن حمایت غیر منتظره که حتی آقای مرادی  خود نیز انتظار آن را نداشتند از بهترین روزهای عمرم خواهد بود چراکه بیانگر عشقم به شهرم بود . شاد و خوشحالم که اعتماد به نفس  رخت بربسته  از ذهن مردمم را به همشهریانم بازگرداندم . آنچه کردم هرچه بود تنها و تنها عشق به شهرم بود و مردمانش.

 

یحیی امینی

نوشته شده در سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:,ساعت 17:54 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

نظام های متداول دمکراتیک حکومتی (در سطح کلان )دردنیا به سه دسته تقسیم می شوند . الف – نظامهای پارلمانی ، که رییس کشور در این نوع نظام ها توسط مجلس ملی منتخب مردم انتخاب خواهد شد مانند کشورانگلستان و ترکیه . ب- نظام های ریاستی ، که رییس کشور در آنها بطور مستقیم توسط مردم انتخاب می گردد مانند رییس جمهور در کشور آمریکا . ج – نظام های نیمه ریاستی – نیمه پارلمانی .

ممکن کشورها دارای ساختاری متمرکز( متراکم یا غیر متراکم)  یا غیر متمرکز باشد . در نظام های متمرکز تمام قوانین و تمام تصمیمات در مرکز گرفته می شود و واحد های تابعه صرفا مجری آنها خواهند بود. اما در نظام های غیر متمرکز هر کدام از واحدها ( مرکز و واحد های تابعه ) دارای اختیارات و صلاحیت های مشخص در وضع قانون می باشند.

اگر چه نهاد شوراها در ایران را نمی توان جلوه ای از نظام غیر متمرکز دانست اما به نحوی دارای اختیارات و صلاحیت های تعیین شده برای قانونگذاری هستند . درنظام های غیر متمرکز و نیز غیر متراکم در یک کشور ما شاهد صدها بلکه هزاران حکومت محلی با پارلمان و قوه مجریه خاص هستیم که درایران آنها به عنوان شوراهای محلی می شناسیم .

بر خلاف نظام حکومتی ما که در سطح کلان غیر پارلمانی است نظام و ساختار واحدهای تابعه در سطح شوراها پارلمانی است . بدین معنا که مدیرشهر ( شهردار) به عنوان رییس قوه اجرایی (محدود) نه با رأی مستقیم مردم مانند کشور ترکیه ، بلکه به بصورت غیر مستقیم  یعنی توسط پارلمان محلی ( شورای شهر) منتخب مردم ، انتخاب می شود و تابع تصمیمات شورا بوده و در صورت تخلف از وظایف خود ، مورد تذکر وسوال و استیضاح قرار می گیرد و شورای شهر قدرت عزل وی را نیز دارا ست . بر این اساس بایستی گفته شود نظام حاکم بر نهاد شورا در ایران نظام پارلمانی است .

 

یحیی امینی

نوشته شده در پنج شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:53 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

شورای شهر شأن پارلمان را دارد 

بی تردید باید شوراها یا انجمن های شهر را یک پارلمان در محدوده خاص جغرافیایی در درون یک کشور تعریف کرد که به لحاظ سلسله مراتب قانونگذاری تابع قانون مادر و قوانین مافوق خود می باشند . بر این اساس تعریف آنها به عنوان قوه مجریه یا نظام اداری – اجرایی در محدوه یک شهر دارای اشکال است . به تعبیری دیگر نهادی که می توان از آن به عنوان قوه مجریه یا نهاد اجرایی یک شهر در ایران معرفی نمود همان نهاد شهرداری با مدیریت شهردار منتخت شورای شهر می باشد .

اما دلایل مثبته مبنی بر اینکه شوراهای شهر پارلمان(مجلس) می باشند به شرح ذیل احصاء می گردد .

الف – به استناد بند اول ماده 71 قانون تشکیلات ، وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی کشور ، انتخاب شهردار به عنوان وظیفه شورای شهر برشمرده شده است . این حق انتخاب  برای شورای شهر در واقع یادآور همان شأنی است که پارلمان بسیاری از کشورهای  با نظام پارلمانی در انتخاب نخست وزیر (یا رئیس جمهور ) دارند . و به عبارتی رییس قوه مجریه شهر و تعبیری مدیر شهرداری، منتخب شورای شهر می باشد و این شورا همانند یک پارلمان بر اعمال وی نظارت داشته و اختیار سوال ، استیضاح و عزل وی را دارد .

ب-  از وظایف هر پارلمانی وضع قانون و قانون گذاری است . شورای شهر نیز همان وظایف را در محدوده خاص یک شهر داراست و می تواند در امور مختلف احصاء شده در اصل یکصدم قانون اساسی و نیز قوانین مربوط به شوراها و شهرداری اقدام به وضع مقررات نموده و قانون گذاری کند .

در این خصوص ممکن است شورای شهر خود مستقیما اقدام به وضع مقررات نماید . مانند اختیاری که دربند 16 ، 22 ، 27 ،28 ، 29  ماده 71 قانون شوراها به شوراها واگذارشده است . یا ممکن است اقدام به تصویب لوایحی که از توسط شهرداری پیشنهاد می گردد ، بنماید .

ج – از دیگر وظایف و اختیارات هر پارلمانی بی تردید نظارت بر اجرای مصوبات خود و نیز نظارت بر اعمال مجری مصوبات است . شوراهای شهر نیز همان شأن را به استناد بند 8 ، 17، ، 23 و 30 ماده 71 قانون شوراها دارند .

علاوه بر موارد فوق به استناد اصل یکصدم قانون اساسی اداره شهر و روستا و ... تحت نظارت شوراها می باشد و در واقع یکی از دلایل وجودی شوراها همانا امر نظارت بر اداره شهرها می باشد  ف نه اداره آنها . 

د – علاوه بر اختیارات فوق ، شوراها اختیار تصویب بودجه و تفریغ بودجه سالانه شهرداری را بر عهده دارند که بی تردید این وظیفه نیز از جمله وظایف اساسی هر پارلمانی در سطح کلان است .

به عنوان نتیجه گیری باید گفت که شوراهای شهر اگرچه به لحاظ محدوده و وسعت جغرافیایی  اختیارات و وظایف ، قابل قیاس با پارلمان یک کشور نیستند اما در سطح پایین تری تقریبا همان وظایف و اختیارات را دارند که یک پارلمان در سطح کلان  بر عهده دارد . لذا باید گفت شورای شهر یک پارلمان در یک محدوده خاص در داخل یک کشور است .

یحیی امینی

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 15:15 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

آنچه در این کامنت خواهد آمد بخشی از پایان نامه ی مقطع

کارشناسی ارشد اینجانب (یحیی امینی) در

خصوص سیستم اجرایی در سطح حکومت ها(شوراها)ی محلی است.

 

 

 

 

بند سوم ، تحت عنوان  سیتم اجرایی در سطح حکومت ها (شوراها )ی

محلی  / از گفتار دوم ،تحت عنوان سازوکارهای اجرایی / از فصل سوم

پایان نامه ، تحت عنوان سازوکارهای تضمن حقوق بشر ....

ادامه مطلب را در پایین مشاهده فرمایید


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:40 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

آنچه در این کامنت خواهد آمد بخشی از پایان نامه ی مقطع

 کارشناسی ارشد  اینجانب (یحیی امینی) در

خصوص شوراهای( حکومت های - پارلمان-) محلی است.

 

بند سوم ، تحت عنوان شوراهای محلی / از گفتار اول ،تحت

عنوان سازوکارهای قانونگذاری / از فصل سوم پایان نامه ، تحت

عنوان سازوکارهای تضمن حقوق بشر ....

 ادامه مطلب را  در پایین مشاهده فرمایید


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:48 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

انتخابات شوراها ی اسلامی وملاک انتخاب اعضای شورا

نویسنده :مجتبی باجلانی ازفعالین سیاسی شهرستان کامیاران

بدون تردید در جوامع پیشرفته نقش مردم در این مقوله درجایگاه نخست قرار دارد با پیروزی انقلاب اسلامی ونوشتن قانون اساسی حقوق مردم به عنوان نص صریح این قانون بسیار برجسته آمده است واهدافی که امام خمینی (ره)برای آن برعلیه حکومت ستم شاهی قیام نمودند کاملا مد نظر قانون گذاران بوده ومهمترین آن "مردم "به عنوان رکن رکین انقلاب اسلامی بوده است اگر بعضی از موادقانون اساسی به معنای واقع کلمه در سنوات اولیه ی انقلاب نتوانست اجرائی گردد مشکل از جانب حاکمان نبود بلکه به علت بعضی شرایط تحمیلی ازجمله جنگ های داخلی وتحمیلی ویا،تحریم های به ناحق دشمن ودیگر مواردی بوده است که تاحدودی مانع از اجرای قانون اساسی گردید.

با اتمام جنگ وتثبیت نظام اسلامی به وضوح دیدیم که موارد به جا مانده از قانون اساسی یکی پس از دیگری اجرائی گردید که بارزترین آن انتخابات شوراهای اسلامی بود که امروزه در آستانه برگزاری چهارمین مرحله آن هستیم .

اکنون مطلب را با این سؤال ادامه می دهیم :ملاک شهروندان برای انتخاب اعضای شوراهای اسلامی چیست؟

قبل از پاسخ به سؤال باید به نفس موضوع پرداخته ومطالعه ای هرچند ناقص دراین خصوص داشته باشیم باید بدانیم وظایف شوراها چیست ؟چرا انتخاباتی را برگزار می کنیم که میلیاردها تومان از بیت المال را صرف برگزاری آن می کنیم؟ آیا در این انتخابات قوم گرائی وطایفه گرائی می تواند درآن دخالت داشته باشد؟ به صرف اینکه یکی از بستگان فرد ولو درجه یک خود را آماده مبارزات انتخاباتی نموده است حجت بر رأی دهنده تمام است که رأی را به نفع برادر یا خواهر خود به صندوق سرازیر نماید؟آیا رأی دهندگان در مقابل خدا ومردم مسئول نیستند؟ودهها مورد دیگر

آری قرار است برای پیشرفت شهرمان انتخاب کنیم انتخاباتی که کاملا بر وضعیت شهر تأثیر مستقیم دارد گاها درمحاورات روزانه که درخصوص نامزدها بحث می کنیم متأسفانه مسائلی مطرح می شود که آرزو می کنیم که ایکاش اصلا انتخاباتی به اسم شوراها نداشتیم به عنوان مثال می گوینداز فلان طایفه فلان فرد ثبت نام نموده است وتأسف می خوریم در حالیکه همه می دانیم آن فرد صلاحیت این مکان را ندارداما چون از فلان طایفه است تقریبا انتخابش قطعی است ویا می گوئیم فلان متخصص که در امر شهرسازی کاملا تواناست نامزد شده است اما چون ایل وطایفه ندارد صد افسوس که انتخاب نخواهد شدآیا این عین ظلم به خویشتن نیست؟ چرا باید در حالیکه می دانیم مصلحت شهرمان درکجاست اما برخلاف آن حرکت کنیم؟ آیا نخبگان شهر نمی توانند با هماهنگی با یکدیگر با صدور بیانیه ای کاملا منطقی مردم وبی طرفانه مصادیق منتخبین را با مردم درمیان بگذارند ؟آیا وقت آن نرسیده است که به صراحت به برادر یا خواهر ویا بستگان مان بگوئیم که شما شرایط انتخاب شدن را ندارید وبگذارید کار را به صاحبش بسپاریم؟

چرا باید بعد از گذشت 16 سال از انتخابات شوراها در همین شهرکوچک کامیاران هنوز نتوانسته ایم معضل میدان مرکزی شهر را حل وفصل نمائیم ؟ وچهره ای زیبا از شهر را به مسافرین سایر نقاط کشور ارائه دهیم؟ میدانید چرا؟

برای آن جواب های زیادی داریم اما بزرگترین وبهترین جواب ما را در خود شما همشهریان عزیز جستجو می کنیم بزرگترین دلیل آن انتخاب ما بوده است وندانسته ایم چگونه باید انتخاب کنیم بهترین انتخاب از نظر حقیر در چند کلام ذیل خلاصه می شود واگر این گونه انتخاب نمائیم نتیجه همان خواهد شد که منتظر آن هستیم

-باید افرادی را انتخاب نمود که ار نظر دینی واعتقادی سرآمد مردم باشند کسانی که تقوای الهی در آنها مشهود بوده ونسبت به واجبات وترک محرمات کاملا پایبند بوده وشرع مقدس را چون شمعی تابان فراروی خود قراردهند.

--افراد منتخب باید مدیریت داشته ودر حل امور تدبیر داشته باشند مدیریت امری کلان است که علاوه بر علم مورد نیاز تجارب را نیز می طلبد ما می گوئیم در بین علما با تجربه های آنها را انتخاب نمائیم که مدیر ومدبر باشند دور اندیشی درآنان موج بزند وهیچ گونه مصلحتی را بر مصالح شهر ترجیح ندهند .

---درخصوص امورات مربوط به انتخابشان اعلم باشند یعنی بر ما تکلیف است که دربین عالمان خود بهترین های آنها را انتخاب نمائیم واین خود می تواند در راهبرد شهرسازی وسایر شئونات اجتماعی تأثیر به سزائی داشته باشد

---- از طایفه بازی وقبیله گرائی وحتی کانون خانواده به شدت بپرهیزیم قرار نیست سرنوشت 50هزار انسان را به دست احساسات قومی وخانوادگی بسپاریم وقطعا ایمان داشته باشیم که روز قیامت مورد بازخواست قرارخواهیم گرفت پس به خاطر دنیای دیگران قیامت خود را نابود نسازیم

درپایان خدمت شما همشهریان خوبم عارض می شوم ومی گویم: خدایا تو شاهد باش این حقیر گفتنی های لازم را درجهت پیشبرد وآبادانی شهرم با همشهریانم درمیان گذاشتم درحالیکه نه خود کاندید هستم ونه فردی ازخانواده ام

خدایا تو گواه باش هرچه را گفته ام تنها وتنها به خاطر رضای تو بود ولاغیر واکنون حجت برمردم است که نیک بیندیشند ونیک انتخاب نمایند تا بتوانند با انتخابی آگاهانه گره از خلق تو بگشایند.

درپایان برمردم خوبم درود می فرستم وخدا را به این خاطر که دربین چنین مردمی خوب وبا صفا ومؤمن زندگی می کنم هزاران هزار بار شکر می گویم واز ساحت مقدسش عاجزانه استدعا دارم در انتخاب خوبترین ها مردم شهرم را یاری کند تا این ولی نعمتان به جایگاه حقیقی خود دست یابند.

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

 

 

 

  منبع      http://kordawary.blogfa.com

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:52 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

یک هشدار برادرانه به مردم خوب ،فهیم ومهربان کامیاران

نویسنده: نوکر مردم خوب کامیاران مجتبی باجلانی

سلام برهمشهریان باصفایم

همان گونه که خود آگاه هستید زمان زیادی برای انتخابات شوراهای اسلامی شهر وروستا باقی نمانده است وهم اکنون تعدادی از همشهریان که احساس تکلیف می نمایند درحال ثبت نام برای این رویداد مهم هستند ومدتی دیگر نیز تبلیغات رسمی شروع خواهد شد.

اما مدتی است که بسیاری از این عزیزان به صورت غیر رسمی مشغول معرفی خود هستند وبه قول معروف در حال یارگیری می باشند اما در این بین مطلبی که بسیار مهم است سرنوشت شهرمان کامیاران است که برای 4سال آن را باید به دست همین عزیزان بسپاریم.

حقیر این اجازه را ندارم که بگویم چه کسانی اصلح هستند واین وظیفه ای است که بردوش تک تک شما همشهریان عزیز است که تشخیص دهید چه افرادی می توانند این شهر را اداره کنند.

مطلب مهم این است که اگر کامیاران را دوست داریم وبرای آینده اش نگرانیم چند مطلب مهم را باید رعایت کنیم واگر این گونه انجام وظیفه نمودیم 4سال بی دغدغه خواهیم بود واما اگر مصادیقی را که درپایان برایتان خواهم آورد رعایت ننمودیم قطعا از همین اکنون به شما می گویم که بد کاشته ایم وثمره آن نیز بدون تردید بد خواهد شد واما مصادیق:

1- کامیاران متعلق به همه ما می باشد قوم بازی وگروه گرائی ودخالت دادن مسائل مذهبی همان چیزی است که عامل شکست ما می باشد اگر قراراست یک پلنگانی خوب ویا یک کامیارانی قدیمی خوب ویا یک تفینی با استعداد وتوانا ویا یک دارتوتی خوب وبا تقوی که ساکن شهر هستند وکاندید شده اند باید به آنها رأی دهیم وتعصبات کور کورانه را کنار بگذاریم این چه رسم غلطی است که بنیان گذاشته ایم وروز رأی دادن این تعصب ماست که رأی می دهد وبعد از آن هزاران انتقاد نثارشان می کنیم اما یکبار نمی گوئیم این خودمان بودیم که رأی دادیم پس چرا خود را مؤاخذه نمی کنیم.

2- فردی را که انتخاب می کنیم باید تقوای الهی داشته باشد اگر کسی تقوا داشت قطعا رعایت همه چیز را خواهد کرد در بیت المال به دقت دخالت می کند وترس از خدا نمی گذارد به مسیر نعوذ بالله ناحق برود

3- مدیر ومدبر باشد چنین فردی چون تقوا دارد واز طرفی هم مدیریت کارها را بلد است این فرد همان کسی است که می تواند بسازد وآباد کند کامیاران شهری جوان ونوبنیاد است رشد آن بسیار بالاست مدیرانی را می طلبد که درزمینه ی شهر سازی بسیار توانا وبه قول عامیانه ی کلام ،کار کشته باشد، کاربلد باشد.

درست است که قوانین هرکسی را که دارای مدرک کارشناسی باشد آزاد گذاشته تا درانتخابات شرکت کند ومن نیز دست وپای همه این عزیزان را می بوسم اما انصاف نیست سرنوشت شهر رابه دست کسانی بسپاریم که از شهر سازی الفبای آن را بلد نباشند برادران وخواهران همشهری می خواهیم کامیاران را به دست این عزیزان بسپاریم آن هم برای4 سال پس قرار نیست استادش را انتخاب نکنیم چون فلانی پسرخاله ام است وفردا خاله ام گله دارد رأیم را خراب کنم نه عزیزان بگذارید از شما گله ها بشود اما سرنوشت شهر را خراب نکنیم حقیر با قاطعیت می گویم اگر بخواهم درانتخابات شوراها شرکت کنم چون کوچکی شما همشهریان را نموده ام ایمان دارم رأی خواهم آورد اما به خدا آن جا کار من نیست وخود نباید کاندید شوم وحقوق شما را ضایع نکنم.

درپایان بار دیگر از شما عزیزان کامیارانی عاجزانه استدعا دارم رأی خود را محترم بشمارید ودچار رودربایستی وتعصب نشوید ودرست انخاب کنید تا شهر برای4 سال مصون از هرنوع تصمیم ناپخته گردد.

به امید انتخاب همشهریان اصلح برای شورای اسلامی کامیاران

 

منبع http://kordawary.blogfa.com

 

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:48 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

جناب آقای رضا امینی 

بدینوسیله  کسب مقام سوم کشوری و دریافت مدال برنز در رشته دو میدانی (پیاده روی ) را به جنابعالی و جامعه ورزشی کامیاران و آحاد همشهریان محترم کامیارانی تبریک عرض می نمایم ، امید است هموراه در میادین ورزشی حضور فعال داشته و بیش از گذشته در جهت کسب افتخار برای شهر عزیزمان تلاش نمایید.

 

 

با احترام - یحیی امینی (مدیر وبلاگ ده سنووسه کان)

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 23:30 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

شیٌعر - په شاوه -

 

ئه م شیٌعره به نیٌوی (په شاوه وه ) رازاوه ته وه به لٌام با بزانین  په شاوه و باخ و ده شت و کیٌوه کانی هیٌما و سه مبولن بوٌ ته واوی گوند و باخ و ده شت و کیٌو کانی ولٌاتی ئازیزمان.

 

شیٌعری په شاوه له ریٌکه وتی 7/1/2713 کوردی له ریٌو ره سمی نه وروٌزی لاوانی په شاوه ، له سه یرانگه ی ئاویسه ری ده ژن دا ، پیٌشکه شی دوٌستانی ئاماده بوو کرا.

 

 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

شعر زیر در مراسم نوروز 1392 شمسی جوانان و اهالی پشاباد در تاریخ 7/1/92 ش،  در تفریحگاه آویسر روستای دژن کامیاران در جمع صمیمی هم ولایتی ها عزیز پشابادی قرائت شد . حضور اینجانب  در مراسم مایه بسی مباهات  و خوشوقتی برای بنده بود .

لازم است مراتب تشکر و قدردانی خود را  از دست اندرکاران و مدیران مراسم علی الخصوص آقایان فریدون پشابادی، احمد پشابادی و رضا پشابادی و نیز مجری گرامی آقای مادح منتظری و تمامی حاضرین در مراسم ابراز نمایم.

 

با احترام  یحیی امینی

 

----------------------------------------------

ئه ی په شاوه ی خوٌشه ویست کوا ره ونه قی جارانی توٌ

کوانیٌ به زم و کوا خوٌشی کوا ده بده به ی ياراني توٌ

کوا زه ماوه ند کوا شادی کوا ناوی ناودارانی توٌ

چه ن هه زاری نان ئه دا کیٌو و زه وی وداراني توٌ

لالٌ بم  ئه من ئه ر بیٌژم به سه رچووه  ده ورانی توٌ

  

 

کوچکه ره ش چالٌه چه رموو پانايی و زه ماری من

ئاسه رٍان و گویٌزه ره ش ناو باخ و چه م گولٌزاری من 

چیه کان دولٌدیٌ کزو که و نه ما له نساری من 

له کزی توٌیه ده رٍژی خویٌن له له ش و ده ماری من

په شاوه تریوو سه وزه  له نیٌو زه وی و زارانی توٌ

  

 یه کشه وه بیٌ نازو رووت هه واره به رزه چوٌلٌ وهوٌلٌ

قه لٌاگا بیٌ قه ره ولٌ زستانی پرِ سه رما وسوٌلٌ

بن برِ کرا شنگ ، پیشوٌک،قنگه ر،به نا، ریٌواس و کوٌلٌ

ناوتریٌ بوٌم ده ردی توٌ به پرته پرت و بوٌلٌه بوٌلٌ

وه ی له چوٌلٌی هه واران ئای له کزی ئارانی توٌ

 

هه نگووره ریٌزه تینوو  سه رسلٌیٌمانه کش و مات 

شه خه لٌه بیٌ به رهه م و ده شته ل ئاغه یی که م داهات

گامیٌشان و خه ریوه که وتوونه ریٌی هات و نه هات 

توٌزیٌ هوٌشم لا ماوه بولٌه فایشم وه بیره و هات 

ئای له ئیٌش و ده رد و ژان کوا مه لٌهه م و ده رمانی توٌ

 

گولٌه زه ردی دلٌرِفیٌن نامباته وه چالی جوان 

پشته نگ ، وه رِ و لوٌلانه نامخه نه وه بیری جاران

گیانی تیٌ ئه زا تایله له سه رو به ندی به هاران

ئیٌستا گیانم سه رد و سرِ وه کو ناره و به فری زستان

سه رم گیٌژه روٌژگار له ده س ئیش و کارانی توٌ

 

له به ر بیٌ ره ونه قی توٌ مه ر له بیرما رِیٌ بپیٌوم 

پووزه وانیٌ له پیٌ که م و بچمه ده شت و باخ و کیٌوم

درِک و دالٌه نه ما گولٌ ، شیٌلٌانه ، گویٌز، هه مروٌ و سیٌوم

دیٌمه وه هه ناسه سوار ئه یگه زیٌموو ئه یخوٌم لیٌوم

تکه ی چاومه روٌژ و شه و بوٌ هه وری بیٌ بارانی توٌ

 

زوٌز ده میٌکه لاوی توٌ به جیٌ دیٌلٌی خاک و دیار

سالٌ به سالٌ توٌ کاول و ره نگ په رِیوو لیٌوت به بار

روٌژ به روٌژ ئه و برسی تر ده س خالٌی و رووت و هه ژار

تا به که ی دووره و ئه بی ئه ی لاوه که م له خزم و یار

من به قوربان شه که تی  هاتن و چوون تارانی توٌ

 

 که چی زوٌره داخ و ده رد به لٌام ماویه سوورِی دنیا

ده س یه ک بگرن پیٌکه وه به یه ک دلٌ و ده نگ و هه را

هه ولٌیٌ بده ن ده ستان خوٌش زیندووی که نه و به زمی ئه وسا

هه ر بژین و به یه ک ده نگ بلٌن هه موو له گه لٌ ( یه حیا )

سه د هه زار ره حمه ت له وه ی خه وتووه له نیٌ و قه برانی توٌ

 

یحیی امینی  - خاکه لیٌوه ی 2713 کوردی

   

نوشته شده در یک شنبه 10 فروردين 1392برچسب:,ساعت 1:10 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

ئه م روٌژی ،سالٌی تازه یه ، نه وروٌزه هاته وه

جیٌژنیٌکی کوٌنی کورده به خوٌشی و به هاته وه

 

 

 

سه ره تای سالٌی 2713 ک (1392 ه) له هه مووان پیٌروٌز بیٌ .

نوشته شده در چهار شنبه 1 فروردين 1392برچسب:,ساعت 1:0 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

خوه شی خوه شیم بوو که نیشکم دا به شوو

که نیشک هاته وه هه ژگیٌکیش له دوو

 

ئه م په ند کاتیٌ به کار ئه بریٌت که مروٌف پیٌیوایه ئه وکاره ی جیٌبه جیٌی کردوه دورسته به لٌام ئاکامی پیٌچه وانه ی لیٌ ئه بیٌته وه و  ئه و خوٌشیه ی که له سه ره تای کاره که دا به ده س دیٌنی لیٌی تالٌ ئه بیٌ . ئه مه ش ئه گه رِیٌته وه بوٌ جیٌبه جیٌ کردنی کار به بیٌ بیرکردنه وه.

به واتایه کی دیکه : ئه م په نده کاتیٌک به کار ئه بریٌت که مروف نه ته نیا قازانجیٌکی ده س نا که ویٌ به لٌام توو شی زیا نیش ئه بیٌ .

 

مانا په نده که ش ئه وه یه که به بوٌنه ی به شوو دانی کچه که م له سه ره تا دا خوشحالٌ بووم به لٌام نه ک ئه و به شوو دانه سه ری نه گرت ته نا نه ت کچه که  له گه لٌ مندالٌیٌکیشدا به ره و باوان بوٌته وه .

 

یه حیا ئه مینی 

نوشته شده در شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:34 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 15:13 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 15:3 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

روستای گلیان عزیز - یحیی امینی

 

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 14:42 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

بووی به کویٌله ی ده ستی ماشین بیٌ حه یا

 

بووی به ئامیٌر بیٌ گیان و تین بیٌ حه یا

 

گه وره بوون و بوونی خوٌتت له بیر چوو

 

بووی به ته وقیٌک چویته مل ژین بیٌ حه یا

 

یه حیا ئه مینی

نوشته شده در سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:,ساعت 23:27 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

بناغه ی ژین ، چلوٌن داتناوه ئینسان ؟

 

بلٌیٌ به چه ند ، توٌ خوٌت گوٌرٍاوه ئینسان ؟

 

پله و پایه و پیٌداویستی ژیانت

 

بزا چوٌنت به ده ست هیٌناوه ئینسان ؟

 

یه حیا ئه مینی

نوشته شده در سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:شعر,یحیی امینی ,ساعت 22:57 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

(به ره به ره  شیر ئه بتًه که ره)

 

ئه م په نده ئه وه مان  پی ئه لًیًت کاری به په له به ئه نجام ناگات و بؤ جیًبه جی کردنی هه موو کاریًک ئه بیً به هیًنمی و به به رنامه و له سه رخؤ بجولًینه وه . به واتایه کی دیکه ئه بیً بؤ ئه نجامی هه ر کاریًک هه نگاو به هه نگاو برٍؤینه پیًشیً  و پله به پله سه رکه وین .  وه کوو چؤن شیر ئه کریً به ماس ، پاشان به مه شکه ئه یژنن و ئه بیً به دؤ و که ره ی لیً ئه گرن ، هه موو کاریًکیًش هه ر وایه .

 

یه حیا ئه مینی

 

نوشته شده در دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:په ند , ضرب المثل ,ساعت 22:57 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

 

 

شاره که م شاری ئه وین

 

سه رچاوه ی ئاوات و ژین

 

شاره که م شاری ئه مه ک

 

دڵی سافی بێ که ڵه ک

 

شاره که م شاری گوڵان

 

هه وارگه ی به رزی دڵان

 

شاره که م شاری خرۆش

 

سۆزی گه رم ئاوازی خۆش

 

شاره که م شاری به جۆش

 

کانی هه ست و کانی هۆش

 

شاره که م شاری تاسه

 

کوڵی گه رمی هه ناسه

 

شاره که م شاری هه تاو

 

شریخه و شاخه ی شه تاو

 

شاره که م شاری ته یار

 

دۆستی من سه دان هه زار

 

شاری هانا شاره که م

 

په نا بۆ یاران ئه به م

 

 

 

 ********

 

بۆپیری ژیری زانیار

 

لاوی به زیپک و به کار

 

پیاوی چاک و شۆڕه سوار

 

ژنی پێکه وتوو له بار

 

کچی ژیکه ڵه و وشیار

 

کوڕی ئازا وئاگادار

 

کرێکار و زه حمه تکێش

 

رۆشنبیری پڕ ئه ندێش

 

دووکانداری با ویژدان

 

له کار و ژینا لێزان

 

ده سفرۆشی ده روون گه ش

 

له خێر و مایه بێ به ش

 

بۆ مامۆستا و خوێنده وار

 

بۆ شوان و بۆ جوتیار

 

بۆ سپور شاره داری

 

له کات کار و بێکاری

 

تا بۆ گه شه ی کامێران

 

هه ڵسووڕین چه رخی زه مان

 

یه حیا ئه مینی

 

نوشته شده در شنبه 23 اسفند 1387برچسب:,ساعت 21:21 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

در اتاق مطالعه ، پشت میز تحریرم نشسته ام . شب دارد عادلانه نصف می شود  . مطالعه  کار تحقیقی یکی از دانشجویانم را که از من طلب راهنمایی کرده بود به اتمام  رساندم و آنچه لازم بود برای راهنمایی ، یادداشت کردم  و آنرا  سمت چپ میزم کارم می گذارم . خاطرات را ورق می زنم به یاد ایجاد اولین وبلاگم می افتم . اوایل سال 83  بود که تازه یک سیستم کامپوتری  اقساطی خریداری کرده بودم و  تازه پای اینترنت از طریق شرکت داده پرداز صدف به کامیاران باز شده بود . چه حالی میداد که می نوشتم و نوشته های خود را با سرعت کمی که اینترنت داشت بر صفحه مانیتور در دنیای مجازی قرار می دادم و می دیدم  و می دیدند. چه حسی بود حس بی نیازی ،  احساس می کردم به استقلال رسیده ام ، استقلال از هفته نامه سیروان و روژهه لات ، که با مکافات و رابطه و ... یک شعر کوچک یا مطلبی را  که ارسال می کردی بعد ماه ها  بصورت ناقص یا با تغییر نزدیک به صد در صدی به چاپ می رساندند بطوریکه حتی خودت شک میکردی اثر توست ، البته بی انصافی نباشد  خودشان قبلا تذکر داده بودند که در ویرایش مطالب دارای اختیارند ! . اما اینرنت ، چه سریع و چه بی منت نوشته هایت را منتشر می کرد . کاری نداشت آنچه نوشته بودی قوی بود یا ضعیف ، برای چاپش آشنا داشتی یا نه  ، و مهم نبود محتوای مطالب چه بود  آیا کامی را شیرین می کرد یا اخمی بر طاق چشمان کسی می نشاند ، ویراستار مطالب هم تنها خودت بودی و تنها خودت آنرا سانسور می کردی ... ، چه صفای داشت آن اوایل ...

حدود 9 سال گذشت از آن زمان ، مدت کمی نیست ولی زود گذشت ،  وبلاگ ساختم و با بی وفایی و ناتوانی تمام رهایش کردم بعضی را خود حذف کردم و بعضی نیز بعلت عدم استفاده طولانی از دنیای مجازی  حذف شد  بعضی هم به علت فراموش کردن رمز و پسورد بلا استفاده افتاده است  ، فراموشی در وجودم ریشه دوانده است حتی رمز ایمیلم را هم  از یاد برده ام  تا در خواست رمز وبلاگ بلا استفاده ام را بنمایم ، خدارا شکر  هنوز خود و خاطراتم را  کمی به یاد دارم  ...

چه زود گذشت 9 سال و چه تغییراتی اتفاق اقتاد، حالا حتی می شود با گوشی موبایل هم وارد دنیای بی کران انترنت شود ، حتی می شود کوچه های بن بستش را هم طی کرد و به بزرگراهی رسید . حالا حتی می شود با گوشی موبایلت وبلاگ بسازی و مدیریتش کنی  - خب به هرحال هرچیزی قانونی دارد و انسان هم بایستی قانونمند باشد - کافی است علاوه بر  داشتن گوشی موبایل از هر مدلی _ تنها آندروید باشد - فقط یک خط ایرانسل داشته باشی تا کارت راه بیفتد .... خدای نکرده تصور نکنید قصدم تبلیغ برای شرکت ایرانسل است نه  به هیچ وجه  ، تنها می خواهم راحتی کار را یاد آوری کنم ، باور بفرمایید ... خب شاید آن شرکت هم کمی وضعش بهتر شد یا شاید تشویق هم بشود برای ارائه خدمت بهتر ... ما که بخیل نیستیم ، خدمت دهی باشد راضی هستیم .

راستش از اینهمه پر حرفی خواستم بگویم : دلم هوای ایجاد وبلاگی دیگر کرده است ...  نا گفته نماند ساختم و

نامش را( ده سنووسه کان) یعنی ( دست نوشته ها) گذاشتم تا تداعی کننده  یکی از وبلاگهایم ( وبلاگ 5 ، 6 سال قبلم ) باشد یعنی وبلاگ ( نوسراوه کانی من ) ...

ده سنووسه کان  اگرچه  منسوب به دست می باشد اما در واقع دل آنرا می نویسد . یا شاید بهتر باشد بگویم در تعامل فکر و قلب و دست است که زاده می شود اما تا چه اندازه بر دل بنشیند بستگی به آن دارد تا چه اندازه از دل برآمده باشد و تاچه اندازه خون دل خورده باشد و چه اندازه با نوای آن پرورش یافته باشد . ده نووس منسوب به دست است و مخلوق دل ، اما با ملاحظه اینکه مبادا دلها را در وادی سردرگمی بیندازد بجای ( دل نووسه کان - دل نوشته ها -) نام (ده سنووسه کان ) را ترجیح دادم ...

به هرحال امیدوارم بخشی آنچه را در دل دارم به مدد زبان فکر و منطق و نوشتن آن در دنیای مجازی ، منتشر نمایم ، تا شاید به  اندک تسکین و آرامشی که در دنیای ماشینی لازم است برسم و دوستان را نیز در این مسیر شریک نمایم....

 

ده سنووسه کان : ...

 

یحیی امینی

 

نوشته شده در یک شنبه 19 بهمن 1387برچسب:,ساعت 23:35 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |


Power By: LoxBlog.Com