ده سنووسه کان (یه حیا ئه مینی کامیرانی)یحیی امینی کامیارانی

 

نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:,ساعت 16:27 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

اهداف و برنامه ها

سوابق تحصیلی و پژوهشی:

* فوق لیسانس حقوق بشرازدانشگاه شهید بهشتی ، لیسانس فلسفه غرب از دانشگاه تهران  

* شاعر و پژوهشگر.تحقیق در زمینه ادبیات کردی  وجمع آوری ضرب المثلهای کردی (مجموعه شعرکودکان وضرب المثلهای کردی آماده چاپ)

*همکاری با کرسی حقوق بشر،صلح و دموکراسی یونسکودانشگاه شهید بهشتی

فعال حقوق زنان و کودکان

*عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد"تضمین حقوق بشردردمکراسیهای فدرال)

سوابق کاری:

* کارمند دادگستری به مدت بیش از 12 سال و مدرس دانشگاه به مدت 5 سال

* مدیرشعب دادگستری، مدیراجرا وکارشناس امورقضایی وحقوقی دادگستری

* مدیردفترکل دادگستری ومسئول شوراهای حل اختلاف به مدت 4 سال

* مسئول انجمن ادبی بابا مردوخ به مدت 3 سال

* مسئول برگزاری شبهای شعر کردی وحضور در مراسمهای فرهنگی.

* مدرس آموزش زبان کردی در چندین دوره با همکاری اداره ارشاد.

 

ادامه  برنامه ها در پایین بخوانید

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
شماره رمز 12

ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:,ساعت 15:52 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |

 

هرچه بود به عشق شهرم بود و مردمانش

 

پارسال (91 شمسی ) - وقتی بدون هیچ دعوتی، بصورت خودش ، تصمیم گرفتم به عشق شهرم کامیاران ، در مرحله دوم انتخابات مجلس ، از برادروهمشهریم کاک سالار مرادی حمایت کنم - را بیاد دارم . آن روز از شادترین روزهای عمرم بود . بیاد دارم اولین لحظه که وارد مسجد جامع شهرم – کامیاران- شدم  چه استقبال باشکوهی توسط همشهریانم از این حقیر شد و با شعارهایی از جمله درود بر شرفت امینی و همشهری واقعی امینی و بژی کامیاران ، مرا همراهی کردند . چه زیبا بود آن شب که آرا  را قرائت می کردند دوستان عزیزم در ستاد کاک سالار دنبال بنده آمدن و با شعارهای شور انگیز مرا به داخل ستاد مرکزی آن عزیز همراهی و غرق بوسه کردند . در فرودگاه ورمهنگ نیز ابراز احساسات همشهریان و سر دادن شعارهای زیبا در زمان سخنرانیم مرا به وجد آورد براستی آن روزها و آن حمایت غیر منتظره که حتی آقای مرادی  خود نیز انتظار آن را نداشتند از بهترین روزهای عمرم خواهد بود چراکه بیانگر عشقم به شهرم بود . شاد و خوشحالم که اعتماد به نفس  رخت بربسته  از ذهن مردمم را به همشهریانم بازگرداندم . آنچه کردم هرچه بود تنها و تنها عشق به شهرم بود و مردمانش.

 

یحیی امینی

نوشته شده در سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:,ساعت 17:54 توسط یه حیا ئه مینی کامیٌرانی (یحیی امینی کامیارانی)| |


Power By: LoxBlog.Com